پيامهاي ارسالي
+
مردي به پيامبرصلي اللّه عليه و آله عرض کرد يا رسول اللّه ! مرا تعليم ده ! حضرت فرمود: برو و غضب نکن .
آن مرد گفت : همين مرا بس است و به جانب قبيله خود رفت . ناگهان در ميان طايفه اش جنگي در گرفت و مسلحانه
در برابر يکديگر صف کشيدند. آن مرد هم که وضعيت جنگي را مشاهده کرده مسلح شد و در صف جنگاوران ايستاد.
آنگاه سخن پيامبر صلي اللّه عليه و آله را بياد آورد که به او فرمود: غضب نکن .
* هاتف *
93/4/18
اسلحه را کنار گذارد و به نزد مخالفين
قوم خود رفت و گفت : اي مردم هر جراحت و قتل و زدن بي نشانه اي که در افراد شما به عهده من باشد و خونبهاي
آن را مي پردازم .
مخالفين که سخنان صلح طلبانه را از او شنيدند گفتند: ما اين جريمه را نمي خواهيم . براي شما باشد زيرا ما از شما
به اين جريمه سزاوارتريم . آنگاه با يکديگر صلح کردند و با آن کينه از ميان رفت .